گاوصندوق حرف‌هایم

مرزی بین واقعیت و خیال نمی‌بینم.
t.me/haaaarfogoft

برگشتم پشت سرم را نگاه کردم. زندگی قشنگ بود. با همه دردهایش قشنگ بود. برگشتم و رنگ‌ها را برداشتم، نشستم به رنگ کردن زخم‌ها. دانه دانه. آرام آرام.
  • ایزابلا ایزابلایی

نظرات  (۲)

این روزها رو قایم می کنم در سبد اسباب بازی های کودکی هایم
تا کسی نفهمد بزرگ شدن درد دارد ...

پاسخ:
دیگه از بزرگیمون گذشته داریم غول میشیم ^-^
هر زخمی یه رنگی داره، با گذشت زمان به بعضی زخمای قدیمی میخندم ،درجه بندیشان کردم ، هنوز بعضیشان تازه آن .
پاسخ:
هرزخمی یه رنگی داره...