*باران
باید یه دختر جسور میبودم همونجا که وقتی نصفه شب از اتوبوس وسط راه
پیاده شدم، که پیاده شدی، که گفتی نترسی من هستم. همونجا که نیم ساعت بحث
کردیم درباره اونجایی که ایستاده بودیم، درباره اینکه اگه کسی خفتمون کرد
چی؟ درباره تصادف کوچولویی که عصرش رخ داده بود، درباره حسمون تو اون
موقعیت. همونجا که با اتوبوس بعدی قرار بود دوتامون سوار شیم قرار بود وقتی
سوار شدیم کتاب دمنوشی که گرفته بودی نشونم بدی. ولی راننده فقط جای یک
نفر رو داشت و تو گفتی ماباهمیم میخواییم با هم سوار شیم و من برگشتم نگات
کردم چشمک زدی و من خندیدم. بعد راننده گفت یا هیچکدومتون یا یکی. باید تو
نمیگفتی شما برو من میمونم. باید برمیگشتم بهت میگفتم نمیخوام برم.
وقتی حرف زدیم. وقتی لرزیدیم. وقتی جلوی اتوبوسا دویدیم. باید یه کاری
میکردم. باید برمیگشتم. حتی وقتی میدونستم هیچ منظوری در کارمون نبود.
حتی اگه دنیاهامون جدا بود. حتی اگه فقط یه همسفرشدن اتفاقی بود که بود.
باید جسارت میداشتم، تا بتونم حس لحظهایمو بگم. بدون هیچ ترسی از قضاوت.
باید میگفتم هیچکدوممون. ولی سوار شدم و تا مقصد خوابیدم.
حالم خوب نیست. هیچ حالم خوب نیست. جدی میگم. سفر اولیه حالم رو خوب کرد. ولی کوتاه بود. حال خوب کوتاه. سفر دومیه که تنها بودم. رفتم شهر دانشجوییم. هزار کیلومتر اونورتر از خونمون. اولش خوشحال بودم. نصفه شب وسط بیابون توی راه به خودم گفتم چه غلطی دارم میکنم. چه لزومی داره که ول کنم برم؟ درس واسه چیمه. مگه مدرک قبلیه دردی دوا کرد؟ مگه علاقه مهمه؟
میدونی از ناامیدی دارم میمیرم. از ناامیدی دارم خفه میشم. من دختر خوبی نبودم. دختر ایدهآل اونا نبودم. دخترایدهآل خودم هم نیستم. فکر میکردم بعدش حالم خوب میشه. بعدش که نتیجهها اومد. بعدش که خواستم بازم شروع کنم. بعدش که رفتم یه دانشگاه بهتر. ولی نشد. رویاش قشنگتر بود. تمام اون شبایی که با رویای قبولی توی یه دانشگاه خوب میخوابیدم و به هیچی دیگه فکر نمیکردم اون شبا قشنگتر بود. الان قشنگ نیست. من دانشگاه خوب رو دوست ندارم. من نمیدونم دارم کجا میرم. نمیدونم دارم چیکار میکنم. نمیدونم بعدش میخوام چیکار کنم؟ نمیدونم هزار کیلومتر اونورتر اگه یه روزی دلم دستای مامان بابامو خواست باید چیکار کنم باید به کی بگم. اگه یه روزی بوی خونمونو خواستم باید چیو بو کنم. اگه یه روزی اتفاقی افتاد من چجوری باید بفهمم؟ چجوری باید خودمو زود برسونم؟نمیتونم برم در حالی که خوب نبودم. در حالی که دختر خوبی نبودم. در حالیکه اگه فرصتش پیش نیاد دیگه هیچوقت نمیتونم جبران کنم. نمیتونم همینجوری با اینهمه بدی بذارم برم و بعدش برگردم. گیریم که هیچکدوم از اینارو نخواستم. همه چی خوب بود. من از تنهایی نمردم. بعدش باید چیکار کنم.
من ترسیدم. از آینده ترسیدم. همون شب از آینده ترسیدم. همون شب که داشتم برمیگشتم. که داشتم میگفتم آیا ارزشش رو داره؟ ارزشش رو داره اینهمه اندوه رو بردارم با خودم ببرم بزارم جای دیگه. ترسیدم رفیق. جا زدم. من نمیدونم کیام و چی میخوام. قبلا میدونستم. الان دارن بهم میدن میگن بیا بگیر. همون چیزیه که میخواستی. که براش زجر کشیدی. من میگم نمیخوام. میترسم بگیرمش. میترسم بندازتم زمین و نفسمو بند بیاره.
معرفی چیزهایی که باهاشون تابستون رو سر کردیم، با تشکر از آقای مویدی که از من دعوت کردن تو این بازی شرکت کنم. تقریبا این پست توی همه وبلاگها تموم شده و من با تاخیر رسیدم.
تابستون امسال، خاص بود. پر از مشغله و استرس. در لابه لایش اما چیزهایی بود که نجاتدهنده بود. زمان و مکان را میگرفت.
کتاب:
عشق سالهای وبا از گابریل گارسیا مارکز و ساعت شوم از همین نویسنده
اتوبوس پیر، ریچارد براتیکان
پنج نفری که در بهشت ملاقات خواهید کرد، میچ آلبوم
عشق رییس جمهور، پاتریک اندرسون
کافکا در کرانه، هاروکی موراکامی
سرزمین گوجههای سبز، هرتامولر
دمیان و روزالده، هرمان هسه
من دانای کل هستم،مصطفی مستور
انسان در جستجوی معنا،ویکتور فرانکل
ماهنامه همشهری داستان
کتاب صوتی:
جاناتان مرغ دریایی، ریچارد باخ
دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد، آناگاوالدا
یک عاشقانه آرام، نادر ابراهیمی
موسیقی:
آلبوم منشور از کاوه یغمایی
آلبوم شهر من بخند از گروه پالت
آلبوم امیربیگزند از محسن چاووشی
آلبوم گذر از اردیبهشت گروه دال
تک آهنگ:
تیک تیک تیک از سینا حجازی
طالع اگر مدد دهد از سالار عقیلی
فقط دعا کن و غروب کوهستان و ناردونه از علی زند وکیلی
دلتنگیهام فریدون آسرایی
Those Were The Days:Mary Hopkins
اهل جنون از علیرضا قربانی
بادگناهکار و یه شهردور از گروه دنگشو
پیشنهاد ویژه: آهنگ اسملی کت از فیبی بوفی*
بیکلام:
Yanni: one mans dream
Nine و cant wait و Guilty Pleasure هم از یانی
مهرک کیائیان آهنگ تنها با تو
پادکست:
داستان شب
رادیوچهرازی
سریال:
دکستر ژانر جنایی، درام .
هل آن ویلز ژانر وسترن، اکشن.
مینی سریال فارگو ژانر جنایی و درام.
بازبینی فرندز، کمدی.
ادامه واکینگ دد و چندقسمت از سریال موازیش فیر د واکینگ دد. ژانر درام و هیجانی.
ادامه گیم آف ترونز ژانر فانتزی و درام.
ساخت وطن: آسپرین، ژانر معمایی و جنایی.
پیشنهاد ویژه: سریال "روزهای زندگی ما" با نقش دکتر دریک راموری*
فیلم جدیدی ندیدم و به تکرار فیلمهای قبل بسنده کردم که فکرکنم بخش بزرگیش نیازی به معرفی نداشته باشه.
یک ذهن زیبا
آناکارنینا
غروب و تعصب
وی مثل وندتا
سگکشی
رستگاری در شائوشنگ
سامورایی
پرستیژ
هفت
نابخشوده
باشگاه مشتزنی
نیمه شب در پاریس
سر در ابرها
سه تفنگدار2011
انیمیشن:
مری و مکس برای چندمین بار
مستر هابلوت
قسمتهای ستاره دار را از شخصیتهای سریال فرندز وام گرفتهام.