گاوصندوق حرف‌هایم

مرزی بین واقعیت و خیال نمی‌بینم.
t.me/haaaarfogoft

میخواستم جهانگرد شوم. دست‌های خودم را بگیرم و تمام سوراخ سنبه‌های دنیا را پیدا کنم. شب‌ها توی خیابان‌ها پرسه بزنم و کافه‌ها را کشف کنم. روزها موزه‌ها و کلیساها مخفی‌گاهم باشند. می‌خواستم تاریخ را مرور کنم. در جیب‌هایم مشتی کپک مانده بود و شهری که برای پرسه‌ی دخترکان جهانگرد جایی نداشت.
  • ایزابلا ایزابلایی

نظرات  (۱)

منم هم...
پاسخ:
میشیم یک روز