بعدهرروز یک لیوان شیریخ سرمیکشم. شیریخ تنها چیزی بود که حاضر بودم یخ نباشد و آنرا سربکشم. در تمام عمرم شیر را داغ و با افزودنیهای خوشمزه خوردم و حالا چندوقت است یخ میخورم و خب باید بگویم بعد از حدود سه هفته به طعم شیریخ بدون افزودنی عادت کردم. با اینکه طعم شیریخ را دوست دارم، اما طعم آن شیرداغ همیشگی هنوز قلقلکم میدهد. یک جور عادت ذهنی. مثل آمدن آدمهای جدید و همان قدیمیها را خواستن. خوب بودن جدیدیها و تمنای قبلیها را داشتن.