گاوصندوق حرف‌هایم

مرزی بین واقعیت و خیال نمی‌بینم.
t.me/haaaarfogoft

-دوست دارم توی زندگی بعدیم کاکتوس باشم.
چرا؟
-می‌خوام عاشق یه کرگدن پیر با گردن چروک و پوست وارفته بشم.
خب؟
-کرگدن غم‌هاش بزرگه، هرکدوم اندازه هیکلش. شایدم خیلی بیشتر.
بعد چی میشه؟
-بهش می‌گم هرروز یه دونه غم آویزون کنه به خارهام، قبول می‌کنه حتما، چون دردم نمی‌گیره، من خار دارم. اونجوری من قشنگ‌تر میشم و اون کرگدن‌تر.
چه جوری عاشقش می‌شی؟
-وقتی داره گریه می‌کنه میبینمش.
مگه کرگدن‌ها گریه می‌کنن؟
-همه پیرا گریه می‌کنن.
کرگدنای پیر چه جوری‌اند؟
-مثه کاکتوسی که همه خارهاش ریخته.
کاکتوس خارهاش بریزه چی می‌شه؟
-دیگه چیزی نداره بهش دل خوش کنه. منتظر می‌مونه که کرگدن پیر سرش رو ببره.
  • ایزابلا ایزابلایی