آسمان هم پاییز پوشیده است، ستارهها را ببین، هزاررنگِ اغواگر. نارنجیها را من میچینم، برای وقتهایی که نبودنت با هیچ لباسی گرمم نمیکند، و سبزها را تو بچین برای تمام فصول سال. برای تمام وقتهایی که امیدوارانه بودم. و ماه را تماشا کن، عروس سپید رنگها. پشت تمام کوچهها روی تمام پاگردهای خانه نشسته است، یک شب با تو شریکش خواهم شد. یک شب که تو تنها ستارهی نارنجیِ توی مردمکهایم باشی.